هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند گرسنگی، فقر، عشق، رنج، تقدیر، هنر و دیوانگی می‌پردازد. شاعر از تجربیات زندگی سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند صبر، قناعت، و ارزش هنر اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند خونریزی و دیوانگی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۶

بوقت گرسنگی نفس دون گدائی کرد
چو یافت یک لب نای دعوی خدائی کرد

گره گشاد ز کارم که سخت تر بندد
جز این نبود فلک گر گره گشائی کرد

شهید تیغ تو خون را حلال چون نکند
بمحشر از کفن سرخ خودنمائی کرد

نکرد همرهی تن بسیر باغ و بهار
بخار راه تو پائیکه آشنائی کرد

قدم براه تجرد چو آشنا گردد
زکفش آبله می بایدش جدائی کرد

کسیکه دل بغم روزگار کرد گرو
گرفت جام جم و کاسه گدائی کرد

طمع نتیجه حرمان دهد اگرچه کسی
ز آفتاب تمنای روشنائی کرد

چو قدردان هنر نیست خوار نتوان بود
ضرور شد که هنرمند خودستائی کرد

برهنه پائی دیوانگیست، می باید
سلوک راه طلب در شکسته پائی کرد

زیاده رغبت آن ماه شد بخونریزی
کلیم خون سبیل مرا بهائی کرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.