هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان احساسات عمیق عاشقانه، رنج‌های عشق، و اندوه‌های درونی می‌پردازد. شاعر از اشک، آه، و درد دل سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند عشق ناکام، جدایی، و حسرت اشاره دارد. همچنین، عناصری مانند طبیعت (بادیه، گردباد) و نمادهای عرفانی (مجنون، آینه) در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و نمادین ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۵

نشود اینکه ز دل اشک جگرگون نرود
طفل آراسته از خانه برون چون نرود

کام دل رم کند اما بطلب رام شود
راه اگر گم شود از بادیه بیرون نرود

رخصت بادیه گردی ز کجا خواهد یافت
اشک ما گر بسر تربت مجنون نرود

شب خیال تو چنان بر سر دل می آید
که کسی بر سر دشمن بشبیخون نرود

ما بر آئینه دشمن نپسندیم غبار
آه ما صافدلان جانب گردون نرود

گریه در اول عشقست نشان خامی
زخم ما تا نشود کهنه از او خون نرود

آه سرگشته که در سینه ما می پیچد
گردبادیست که از خانه بهامون نرود

رازدار آمده ای با همه بی پروائی
که سخن از دهن تنگ تو بیرون نرود

می رود از سر مخمور برون فکر شراب
ولی از یاد کلیم آن لب میگون نرود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.