هوش مصنوعی: متن بالا به زیبایی‌های عشق و دردهای ناشی از آن می‌پردازد. با استفاده از استعاره‌های مختلف مانند طبیب بی‌بیمار، آینه‌ی زنگار گرفته، و گل‌های بی‌خریدار، شاعر احساسات عمیق انسانی مانند عشق، تنهایی، ناامیدی و شوریدگی را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند تقدیر، ضعف انسان در برابر بزرگان و بی‌اعتنایی به دنیا دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم مانند ناامیدی و شوریدگی نیاز به بلوغ فکری دارند.

غزل شمارهٔ ۱۹۲

حسنی که باو عشق سروکار ندارد
مانند طبیبی است که بیمار ندارد

حرفیکه دل غمزده ای زو بگشاید
غیر از لب پرخنده سوفار ندارد

ضعفم نکند تکیه بنیروی بزرگان
کاه تن من پشت بدیوار ندارد

از بخت سیه ناله ما یافت رواجی
شب تا نشود شمع خریدار ندارد

از روی تنک تن بکدورت دهد ارنه
آئینه سر صحبت زنگار ندارد

خارست به پیراهن فانوس گل شمع
گر رنگی از آن گلشن رخسار ندارد

در جستن من آبله زد پای کسادی
یکجنس نیابی که خریدار ندارد

شوریدگی از خاطر ما دور نگردد
دیوانه ز ویرانه خود عار ندارد

بهتر ز گلی کو دل بلبل نخراشد
خاریکه بدامان کسی کار ندارد

در مشرب رندان بنسب نیست بزرگی
در بزم سر آنستکه دستار ندارد

در چشم کلیم از اثر گریه گل افتاد
دیگر هوس دیدن گلزار ندارد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.