هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر غنایی است که به موضوعات عشق، تقدیر، رنج‌های زندگی و ناامیدی می‌پردازد. شاعر از گذر عمر، بی‌ثباتی زندگی و درد عشق سخن می‌گوید و با تصاویر شاعرانه مانند رود آرام، کاروان شتابان و موج دریا، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و رنج‌های عشق ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۲

رود آرام ز عمری که بهجران گذرد
کاروان در ره ناامن شتابان گذرد

بر گرفتاری دل خنده زنان می گذرم
همچو دیوانه که از پیش دبستان گذرد

بخت شاد است زویرانی ما در غم عشق
عید جغدست بمعموره چو طوفان گذرد

قسمت این بود که چون موج بدریای وجود
هر کجا رو نهم احوال پریشان گذرد

حسن بی پرده او بیشترم می سوزد
چون تهیدست که بر نعمت ارزان گذرد

چشم بر راه خضر سالک عارف نبود
در پی راهزن افتد ز بیابان گذرد

آگه از عیش جوانی نشدم در غم عشق
همچو آن عید که بر مردم زندان گذرد

هر کجا مور قناعت پر همت واکرد
چه عجب گر ز سر ملک سلیمان گذرد

دست و پا بیهده زد در غم عشق تو کلیم
به شنا کس نتواند که ز عمان گذرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.