هوش مصنوعی: متن بالا بیانگر احساسات عمیق و دردهای عاطفی شاعر است که با تصاویر شاعرانه‌ای مانند سیلاب گریه، بخت بد، شهیدان، اضطراب و بی‌قراری توصیف شده است. شاعر از عشق، رنج، بی‌قراری و ناامیدی سخن می‌گوید و از مفاهیمی مانند تقدیر، ظلم و زیبایی‌های دنیا نیز استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم مورد استفاده (مانند رنج، اضطراب و بی‌قراری) نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۱۶

شب که جوش گریه من مایه سیلاب بود
بخت بد را آب می برد و همان در خواب بود

تیغت آرام شهیدان داد اما دور ازو
زخم ها را اضطراب ماهی بی آب بود

عالمی را بی سبب گر کشت آن مغرور حسن
نه ز بیرحمی برغم عالم اسباب بود

موی سر زنجیر ما بهتر که در راه جنون
برطرف شد گرچه تکلیف از میان آداب بود

نه براه آرام می گیرد نه در منزل قرار
هر که او بیتاب مادرزاد چون سیماب بود

خاکساران بیشتر از فیض قسمت می برند
کلبه دیوار کوتاهان پر از مهتاب بود

رحم از آن بیباک می خواهم که از مستی حسن
هایهای گریه در گوشش صدای آب بود

شب که ساغر می زدی، با آنکه نتوان حرف زد
کشتی من بسکه می پیچد در گرداب بود

سالک این ره کلیم از برق منت کی کشید
گرم رو آن بود کو خوش آتش اسباب بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.