هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و غنایی است که به موضوعاتی مانند عشق، رنج‌های روحی، ناامیدی، و تأثیر طبیعت بر زندگی انسان می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند دود، آب، باران، و خارهای راه به عنوان استعاره‌هایی برای بیان احساسات عمیق خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم به بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۲۳۳

دود آهم رنگ از خورشید عالمتاب برد
دست مژگان ترم سرپنجه پنجاب برد

خواستم هر جا که زنجیر علایق بگسلم
سستی بختم گرو از رشته بیتاب برد

دربدر نتوان بدنبال خریداران خرید
خوب شد کاسباب ما را یک قلم سیلاب برد

دیده ام سرمایه ای اندوخت از سودای دل
هرقدر کاورد حیرت در عوض خوناب برد

دیده خود را باخت تا دلخواه کار اشک ساخت
آخر از شادابی گوهر صدف را آب برد

راه عشق آسایشی دارد که جان می پرورد
بر سر هر خار پای رهروان را خواب برد

راه خرج ارباب دنیا بسکه بر خود بسته اند
باده نتواند غبار از خاطر احباب برد

عدل و داد عشق را نازم که در اقلیم او
ابر تاوان می دهد گر خانه را سیلاب برد

صحبت دوشین ما را دیده بر هم زد کلیم
آری آری ابر دایم رونق مهتاب برد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.