هوش مصنوعی: این شعر از حسرت، عشق نافرجام، رنج‌های عاطفی و ناامیدی سخن می‌گوید. شاعر از درد دل، بی‌عدالتی، و انتظار بی‌پایان می‌نالد و تصاویری از جذابیت و رنجش عشق را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق، درد و رنج عشق، و مفاهیم انتزاعی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۲۳۴

دل که چندین آه از جان می کشد
نقش آن زلف پریشان می کشد

دیده ام پست و بلند روزگار
دل بآن چاه زنخدان می کشد

شیشه ناموس را خوش جذبه ایست
سنگ را از دست طفلان می کشد

تا تواند بر سر من خاک بیخت
بخت دست از آب حیوان می کشد

مور خط لعل لبت را خوش گرفت
خاتم از دست سلیمان می کشد

تیغ بیداد تو هر جا شد علم
شعله هم سر در گریبان می کشد

اشک رسوا کرد ما را ورنه دل
ناله را از سینه پنهان می کشد

کاش بگذارد گریبان مرا
یار از دستم چو دامان می کشد

مزرع امید دل آبی نخورد
انتظار تیرباران می کشد

در کشاکش تا بکی باشم کلیم
دل بدرد و جان بدرمان می کشد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.