هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مضامین عشق، رنج، بخشش، مرگ و حوادث زندگی سخن میگوید. شاعر از مژگان معشوق، درد دل، بخشش، مرگ به عنوان طبیب، و حوادث سخت زندگی صحبت میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۷۵
ز مژگان تو لوح سینه ها از خون رقم دارد
رقم سرخ است با چندین سیاهی کاین قلم دارد
به از دل خلوتی خواهم که پنهان سازمت آنجا
که از مژگان تو چون سبحه دلها ره بهم دارد
زبار منت احسان اگر آگه شوی دانی
که هر کس دست بخشش بسته تر دارد کرم دارد
ببالین هر آن بیمار آمد از الم رسته
طبیب مرگ هر جا می رود یمن قدم دارد
زدنیا چون بریدی قطع کن پیوند عقبی هم
که تیغ همت مردان این میدان دودم دارد
ز مژگان بیشتر خار رهت در دیده جا دادم
هنوز از تنگ چشمی رشک بر خار قدم دارد
بفرقم گل گران بودی کلیم آن سرکشیها کو
کنون سنگ حوادث منتی هم بر سرم دارد
رقم سرخ است با چندین سیاهی کاین قلم دارد
به از دل خلوتی خواهم که پنهان سازمت آنجا
که از مژگان تو چون سبحه دلها ره بهم دارد
زبار منت احسان اگر آگه شوی دانی
که هر کس دست بخشش بسته تر دارد کرم دارد
ببالین هر آن بیمار آمد از الم رسته
طبیب مرگ هر جا می رود یمن قدم دارد
زدنیا چون بریدی قطع کن پیوند عقبی هم
که تیغ همت مردان این میدان دودم دارد
ز مژگان بیشتر خار رهت در دیده جا دادم
هنوز از تنگ چشمی رشک بر خار قدم دارد
بفرقم گل گران بودی کلیم آن سرکشیها کو
کنون سنگ حوادث منتی هم بر سرم دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.