هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و فلسفی، از عشق، رنج‌های عاشقانه، ناامیدی و امیدواری سخن می‌گوید. شاعر از غم‌ها و اشک‌هایش می‌گوید، اما در عین حال به عشق به عنوان نیرویی روشن‌گر در تاریکی اشاره دارد. همچنین، مفاهیمی مانند تقدیر، صبر و مقاومت در برابر سختی‌ها نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و ناامیدی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۹

تا در ره تو چشم امیدم دچار شد
طوفان چار موجه بدهر آشکار شد

بر خاک آدم اینهمه باران غم که ریخت
سیلش روان ازین مژه اشکبار شد

شمع ار بود چه باک زتاریکی شبست
گو بخت تیره باش اگر عشق یار شد

راه نفس بسینه ام از گریه بسته گشت
شادم از اینکه آینه ام بیغبار شد

یک خلعت عنایت گردون رسا نبود
من تشنه ماند ار مژه ام اشکبار شد

تن به تیغ جور گرت شهرت آرزوست
کاندم که زخم خورد نگین نامدار شد

نام و نشان عشق بغیر از هوس نماند
از سیل رفته خار و خسی یادگار شد

صید مگس مکن، دل اهل هوس مبند
در دام طره ایکه ملایک شکار شد

جز من رفیق در ره افتادگی نداشت
روز ازل که نقش قدم خاکسار شد

از خاک برگرفته دوران چونی سوار
دایم پیاده رفت اگرچه سوار شد

هر جا کلیم نوخطی آورد در نظر
بهر جنون کهنه او نوبهار شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.