هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، احساسات شاعر را نسبت به معشوق بیان می‌کند. شاعر از عشق و اشتیاق خود می‌گوید، از نگاه معشوق که مانند آفتاب می‌سوزاند، از شرم و حیا، و از امید به وصال. او از تشبیهات زیبایی مانند آینه، گل، شمع، شراب و حباب استفاده کرده است تا احساسات خود را به تصویر بکشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند شراب و می‌نوشی ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک عمیق‌تر داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۲۸۳

خیال روی تو هر گاه سینه تاب شود
بسینه آینه داغم آفتاب شود

تو گل بسر زدی و شمع گل زسر برداشت
زبیم آنکه مبادا ز شرم آب شود

در آتشم زتغافل نشانده ای، باری
تبسمی که نمک پاش این کباب شود

زشوق سوختم و تاب یک نگاهم نیست
حریص باده مبادا تنگ شراب شود

فروغ دیده ز می جسته ام مرا چشمیست
که چون حباب قدح روشن از شراب شود

امید کام ز مغرور سرکشی دارم
کزو نگاه بوصل ابد حساب شود

به کم نگاهی چشمش کلیم می سازم
امید هست که آن مست بی حجاب شود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.