هوش مصنوعی:
این شعر از دلسوزی و رنج عمیق شاعر سخن میگوید که مانند اختران در آسمان خاکساری میسوزد و اشک میریزد. شاعر از ناکامیهای هنر و زندگی خود مینالد و احساس میکند که مانند درختی در سرما سوخته است. این متن پر از استعارههای شعری درباره غم، عشق و رنج است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۳۲۹
دلی دارم کزو دلها بسوزد
تر و خشک تعلق را بسوزد
چو اختر بر سپهر خاکساری
بمیرد روزها شبها بسوزد
میان خاکساران سوزم از غم
چو آن کشتی که در دریا بسوزد
ز دودش اشک اخترها بریزد
چو خاشاک وجود ما بسوزد
هنر ما را چنین ناکام دارد
چراغ خانه رختم بسوزد
ز دودش سرو بندد بر هوا نقش
چو دل از شوق آن بالا بسوزد
فلک از سردمهری سوخت ما را
چو آن نخلی که از سرما بسوزد
کجا دارد کلیم آن پیش بینی
که امروز از غم فردا بسوزد
تر و خشک تعلق را بسوزد
چو اختر بر سپهر خاکساری
بمیرد روزها شبها بسوزد
میان خاکساران سوزم از غم
چو آن کشتی که در دریا بسوزد
ز دودش اشک اخترها بریزد
چو خاشاک وجود ما بسوزد
هنر ما را چنین ناکام دارد
چراغ خانه رختم بسوزد
ز دودش سرو بندد بر هوا نقش
چو دل از شوق آن بالا بسوزد
فلک از سردمهری سوخت ما را
چو آن نخلی که از سرما بسوزد
کجا دارد کلیم آن پیش بینی
که امروز از غم فردا بسوزد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.