هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از تشبیهات زیبا و تصاویر شاعرانه مانند شمع، چمن، گل و آتش استفاده میکند. شاعر از عشق، جدایی و رنجهای عاشقانه سخن میگوید و از مفاهیمی مانند نور و تاریکی، خلوت و آشکار شدن، و امید و ناامیدی بهره میبرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شاعرانه ممکن است برای سنین پایین جذابیت یا فهم آسانی نداشته باشد.
غزل شمارهٔ ۳۵۰
ببزمت شب خوش آن عاشق که سرگرم فغان افتد
شود چون صبح روشن راست چون شمع از زبان افتد
چمن از بسکه تاریکست بی شمع جمال او
فروزم گر چراغ ناله مرغ از آشیان افتد
بخلوت هم نقاب از چهره هرگز برنیندازد
مبادا شمع را زین بیشتر آتش بجان افتد
قبول عشق اگر داری طمع، از خرمی بگذر
که گل چون بشکفد اینجا زچشم باغبان افتد
اگر بر هم خورد عالم همان بر جای خود باشم
نخواهد بردنش گر سایه در آب روان افتد
بسوز سینه پرناوکم گاهی نگاهی کن
تماشا دارد آن آتش که اندر نیستان افتد
کلیم از چشم یار افکند این بخت سیه ما را
الهی کوکب بختم ز بام آسمان افتد
شود چون صبح روشن راست چون شمع از زبان افتد
چمن از بسکه تاریکست بی شمع جمال او
فروزم گر چراغ ناله مرغ از آشیان افتد
بخلوت هم نقاب از چهره هرگز برنیندازد
مبادا شمع را زین بیشتر آتش بجان افتد
قبول عشق اگر داری طمع، از خرمی بگذر
که گل چون بشکفد اینجا زچشم باغبان افتد
اگر بر هم خورد عالم همان بر جای خود باشم
نخواهد بردنش گر سایه در آب روان افتد
بسوز سینه پرناوکم گاهی نگاهی کن
تماشا دارد آن آتش که اندر نیستان افتد
کلیم از چشم یار افکند این بخت سیه ما را
الهی کوکب بختم ز بام آسمان افتد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.