هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند عشق، قناعت، جوانی، سفر معنوی، و ارزش‌های اخلاقی مانند مهمان‌نوازی و عزت می‌پردازد. شاعر از زیبایی‌های زندگی و تجربیات انسانی سخن می‌گوید و بر اهمیت دوری از غم و بیهودگی تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'عیب‌های جوانی' یا 'فراق' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۵۱

آن رهروان که در پس زانو سفر کنند
پوشیده دیده و ره نادیده سر کنند

هر جا غبار کوی تو باشد عبیر چیست
خاکیست آنکه عطر فروشان بسر کنند

اهل کرم که عزت مهمان شناختند
خجلت کشند گر غمی از دل بدر کنند

یکباره عیبهای جوانی وداع کرد
هنگام کوچ قافله را هم خبر کنند

دوران برات رزق عزیزان نوشته است
بر کشته ایکه سبز ز آب گهر کنند

نازم بتوتیای قناعت که می دهد
بینایئی که از همه قطع نظر کنند

حرف تب فراق ترا عاشقان چو شمع
گر شام سر کنند سحر مختصر کنند

تاب و توان کرسی زانو چه کم شود
باید خیال بیهده از سر بدر کنند

فرزند ماست شعر و بدان فخر می کنم
زان ابلهان نه ایم که فخر از پدر کنند

از لذت تبسم شیرین لبان کلیم
ارباب ذوق جمله نمک در شکر کنند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.