هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به بیان احساسات عاشقانه و ناامیدیهای عاشق میپردازد. شاعر از بیتابی عشق، ناکامیها، اشکهای بیحاصل و احساس تنهایی سخن میگوید. همچنین، اشارهای به امیدواری برای بهبودی و آبادی دارد، اما در نهایت، تسلیم شدن در برابر جبر عشق و تقدیر را نشان میدهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و تسلیم شدن در برابر عشق نیاز به درک بالاتری از احساسات و تجربیات زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۳۷۰
کی تغافل می تواند عاشق بیتاب کرد
چون توان با تشنگی قطع نظر از آب کرد
مو بمو قربان آن ابرو شدم اما هنوز
طاعتی مقبول نتوانم در آن محراب کرد
حیف از اشکم که چون ریگ روان بیحاصلست
شمع از یکقطره نخل شعله را سیراب کرد
با همه دریا کشی مستی نمی دانم که چیست
گریه از بس بیتو آبم در شراب ناب کرد
از پی بیداری شبهای وصل آمد بکار
شرمسار از یاری بختم که چندین خواب کرد
کلبه ویران من خواهد بآبادی رسید
کز پی تعمیر او سیلاب گل در آب کرد
حسن چون دل را برد از ما چه می آید کلیم
بر سر ویرانه نتوان جنگ با سیلاب کرد
چون توان با تشنگی قطع نظر از آب کرد
مو بمو قربان آن ابرو شدم اما هنوز
طاعتی مقبول نتوانم در آن محراب کرد
حیف از اشکم که چون ریگ روان بیحاصلست
شمع از یکقطره نخل شعله را سیراب کرد
با همه دریا کشی مستی نمی دانم که چیست
گریه از بس بیتو آبم در شراب ناب کرد
از پی بیداری شبهای وصل آمد بکار
شرمسار از یاری بختم که چندین خواب کرد
کلبه ویران من خواهد بآبادی رسید
کز پی تعمیر او سیلاب گل در آب کرد
حسن چون دل را برد از ما چه می آید کلیم
بر سر ویرانه نتوان جنگ با سیلاب کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.