هوش مصنوعی: این متن شعری است که از دردها و ناکامی‌های زندگی سخن می‌گوید. شاعر از بی‌کسی، ناامیدی، و ناتوانی در برابر تقدیر شکایت دارد و به شرایط سخت و ناعادلانه‌ای که با آن روبرو شده اشاره می‌کند. همچنین، در ابیاتی به موضوعاتی مانند عیادت از بیمار، ناکامی‌های عاطفی، و بی‌پناهی در برابر سرنوشت پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، لحن غمگین و اشاره به ناامیدی‌های زندگی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۳۷۹

مریض را چو عیادت کشد دوا چه کند
کس به پرسش یک شهر آشنا چه کند

چو شانه نوبت چاکم به سینه افتادست
به دست شوق همین چاک یک قبا چه کند

گرفتم اینکه سر همتم زچرخ گذشت
کسی به کوتهی بخت نارسا چه کند

به دیده کاسه ی همسایه دل اگر ندهد
دو شیشه خون جگر با خمار ما چه کند

مپرس حال دل آن دم که در حدیث آیی
کریم چون گهرافشان شود گدا چه کند

به هر نواله گرم استخوان دهد ای بخت
تو خود بگو که درین قحط پس هما چه کند

کلیم شکوه ز توفیق چند شرمت باد
تو چون به ره ننهی پای رهنما چه کند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.