هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و دشواری‌های زندگی خود می‌گوید، از جفای دوستان و دشمنان، فقر و سختی‌ها. او با وجود تمام این مشکلات، به دنبال زیبایی و امید است و با صبر و تحمل، راه خود را ادامه می‌دهد. متن پر از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق است که احساسات عمیق شاعر را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و جفا ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۴۵۲

هم جفای دوستان هم حور دشمن می کشم
هر که از هر جا برآرد تیغ گردن می کشم

پهلوی چرب غنا ارزانی دون همتان
من ز خاک آستان فقر روغن می کشم

چند باشم شعله هر گلخنی دیگر چو داغ
بر در دل می نشینم پا بدامن می کشم

بسکه از ذوق خموشی دم زدن دشوار شد
هر نفس کز دل کشم پیکانی از تن می کشم

شرم بادم دارم ار سرمایه از دشمن دریغ
برق را دامن همیگیرم بخرمن می کشم

در نظر شاخ گلی دارم که در هر سرزمین
رنگ می ریزم زاشک و طرح گلشن می کشم

خار را از پا برون می آورم دائم بخار
تا نپنداری درین ره بار سوزن می کشم

وای اگر می ماند با ما آنچه شیطان برده است
بار خود می بینم و منت ز رهزن می کشم

بسکه با آوارگی خو کرده ام دایم کلیم
میخلد خارم بپا گر پا بدامن می کشم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.