هوش مصنوعی: این متن بیانگر عشق و فداکاری، قناعت و صبر در برابر سختی‌هاست. شاعر از عشق سوزان، دوری از دنیاپرستی و پرهیز از فریب‌های دنیوی سخن می‌گوید. همچنین، تأکید بر مقاومت در برابر دردها و ناملایمات زندگی دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۴۵۹

در دستگاه محتشمان پا نمی خوریم
خون می خوریم و آب زدریا نمی خوریم

بر روزه قناعت خود صبر می کنیم
گر جان بلب رسد غم دنیا نمی خوریم

از صد هزار رنگ تمنا که می پزیم
ما غیردود آتش سودا نمی خوریم

هر کس که دید چاک دلم پاره شد دلش
ما زخم را زتیغ تو تنها نمی خوریم

دایم ز بس به بند گریبان فتاده است
چیزی ز دست خویش چو مینا نمی خوریم

دست تهی بهمت می جمع کی شود
از منع توبه نیست که صهبا نمی خوریم

پرهیز بیش ازین نتواند مریض عشق
از هیچکس فریب مداوا نمی خوریم

از وضع ناگوار جهان طبع ما کلیم
از بسکه سیر شد غم فردا نمی خوریم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.