هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان احساسات عاشقانه و عارفانه خود می‌پردازد. او از عشق به معشوق، فروتنی، ریاضت و دوری از دنیای مادی سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند سکوت عارفانه، پرواز روح و فقر معنوی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۸۰

در مطلعی که وصف دهانش بیان کنم
غیر از میان چه قافیه آندهان کنم

چون خودفروش سود زسوا ندیده ایم
گر خاک را بزر بفروشم زیان کنم

خاموشی است ذکر خفی نزد سالکان
کو فرصتی که آن را ورد زبان کنم

پرواز من بسرکشی گل نمی رسد
در سایه نهال مگر آشیان کنم

جان از کدام و دل کدامست از آن دو لب
بگذار تا ببوسه یکی را نشان کنم

خاشاک سیلم از کشش جذبه می روم
نه همچو گرد همرهی کاروان کنم

بر خوان روزگار که نعمت حوادث است
آب ار خورم ملاحظه استخوان کنم

جز بینوائی تو ندارم دگر کلیم
چیزیکه توشه سفر لامکان کنم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.