هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از ناملایمات روزگار و بخت ناگوار خود شکایت می‌کند، اما در عین حال به لطف و مرحمت دوست (احتمالاً اشاره به خدا یا یک شخصیت معنوی) امیدوار است. او از بی‌عدالتی‌های زمانه، ناکامی‌ها و رشک دیگران به موفقیت‌هایش می‌گوید و احساس می‌کند که همیشه در معرض آسیب‌های روزگار است. با این حال، به رغم همه سختی‌ها، به لطف و محبت دوست دلخوش است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی دارد تا به‌طور کامل درک شود.

غزل شمارهٔ ۴۸۲

ز کلک مرحمت دوست تیره ایامم
طفیل احمد و محمود می برد نامم

اگر سحاب کرم سنگ خاص من سازد
بسی به است ز باران رحمت عامم

اگر ز گوشه خاطر نرانده است مرا
چرا بگوشه مکتوب می برد نامم

ز ننگ، نامم چون نامه وا نخواهد شد
همان به است که خوشدل کند به پیغامم

بجز ترقی وارون ندیدم از طالع
همیشه رشک به آغاز برده انجامم

گرفته آینه مهر زنگ از صبحم
زبان بشمع سیه تاب گشته از شامم

ببزم عشرتم ار لب بخنده بگشاید
زمانه خون سیاووش خواهد از جامم

بباغ بی در و دیوار روزگار چو گل
همیشه منتظر دستبرد ایامم

کلیم در اثر بخت واژگون منست
که می شود شکر لطف حنظل کامم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.