۷۱۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۸۳

ما تکیه بیاری هوادار نداریم
کاهیم ولی پشت بدیوار نداریم

زین پایه پست اوج غباری نگرفتیم
ما طالع خار سر دیوار نداریم

از بزم تو زین دیده خونبار جدائیم
ابریم ولی راه بگلزار نداریم

وقتست اجل گر قدمی رنجه نماید
بیمار غریبیم و پرستار نداریم

از حوصله ما غم عالم نبود بیش
آنغم که بود حصه غمخوار نداریم

در طینت ما جذبه ابرام نباشد
خاریم و بدامان کسی کار نداریم

تا چشم تو دیدیم ز دل دست کشیدیم
ما طاقت تیمار دو بیمار نداریم

سر برهنه بودن گل دستار جنونست
آراسته مائیم که دستار نداریم

این صیقل بیداد فلک بی سببی نیست
زانست که بر آینه زنگار نداریم

چون شمع کلیم اشک فشانی سخن ماست
بی آتش شوقی سر گفتار نداریم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.