هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساسات عمیق خود مانند اندوه، تنهایی، و حسرت سخن میگوید. او با تصاویر شاعرانه مانند سیلی زدن بر دریا و طعنه زدن به دنیا، حالات روحی خود را بیان میکند. همچنین، اشارهای به مستی و بیقراری دارد و از ناکامیهای خود میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی اشارات به مستی و مفاهیم انتزاعی دارد که مناسب سنین بالاتر است.
غزل شمارهٔ ۴۸۶
آستین گریه را گاهی که بالا می زنم
سیلی سیلاب بر رخسار دریا می زنم
نیستم بیکار، شغلی می تراشم بهر خویش
دست اگر بردارم از سر تیشه برپا می زنم
کی هوای گوشه عزلت ز سر بیرون کنم
منکه طعن دربدر گردی بعنقا می زنم
در خطرها یاری از کس خواستن بیجوهریست
بر صف مژگان خونریز تو تنها می زنم
دست بر هم می زنم از حسرت دامان تو
منکه پشت پا بسامان دو دنیا می زنم
در کنار تربیت مانند لعلش جا دهد
شیشه می را گر از مستی بخارا می زنم
نم نگیرد ساغرم از خشکی طالع کلیم
چون حباب ار کاسه خود را بدریا می زنم
سیلی سیلاب بر رخسار دریا می زنم
نیستم بیکار، شغلی می تراشم بهر خویش
دست اگر بردارم از سر تیشه برپا می زنم
کی هوای گوشه عزلت ز سر بیرون کنم
منکه طعن دربدر گردی بعنقا می زنم
در خطرها یاری از کس خواستن بیجوهریست
بر صف مژگان خونریز تو تنها می زنم
دست بر هم می زنم از حسرت دامان تو
منکه پشت پا بسامان دو دنیا می زنم
در کنار تربیت مانند لعلش جا دهد
شیشه می را گر از مستی بخارا می زنم
نم نگیرد ساغرم از خشکی طالع کلیم
چون حباب ار کاسه خود را بدریا می زنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.