هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های ظریف، به توصیف عشق و دل‌بستگی شاعر به معشوق می‌پردازد. شاعر از ناز و اندوه عشق، فراموشی معشوق و زیبایی‌های او سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۳۳

صبح نگرددت سفید پیش بناگوش تو
کز سر طاقت گذشت آب در گوش تو

گرچه زتمکین حسن، کم سخن افتاده ای
بوسه فغان می کند در لب خاموش تو

بسکه ز رشک کمر تاب خورد طره ات
چون بمیانت رسد بگذرد از دوش تو

ایمنی از خلق برد آن مژه جنگجو
باشد ازو در هراس زلف زره پوش تو

خنده بدریا زند اشک ز دامان من
ناز بسنبل کند زلف در آغوش تو

کینه من پس چرا هیچ ز یادت نرفت
گشته اگر نامم از ننگ فراموش تو

موعظه ها را کلیم باشد اگر این اثر
پنبه غفلت دری است در صدف گوش تو
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.