هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به بیان احساسات عمیق و ناامیدیهای انسانی میپردازد. شاعر از تأثیر ناکامیها و رنجهای زندگی سخن میگوید و اشاره میکند که گاهی امیدها و آرزوها از دست میروند. همچنین، او به بیثباتی دنیا و گذرا بودن لحظات زیبا اشاره دارد و از این که گاهی مسیرهای رفتهکاران به گمراهی میانجامد، ابراز تأسف میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال سنگین و نامفهوم باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و گذرا بودن زندگی نیاز به درک بالاتری از تجربیات انسانی دارد.
غزل شمارهٔ ۵۳۷
نمک ز گریه و تأثیر از فغان رفته
دعا اثر نکند گر بآسمان رفته
دهان تنگ تو گاهی بچشم می آید
کمر کجاست که یکباره از میان رفته
دل شکفته نماندست در جهان ور هست
گلیست چیدنش از یاد باغبان رفته
چگونه سیل بزنجیر موج بند شود
مگوی پند که ما را ز کف عنان رفته
همه بقدر ادب بهره می برند زدوست
مزاج فهم ز مسند بر آستان رفته
بهار رفت و گلی در چمن نمی شکفد
صبا بسجده آنخاک آستان رفته
ز بسکه پیروی خلق گمرهی آورد
نمی رویم براهی که کاروان رفته
کلیم لاف زبان آوری مزن چندین
که شمع آخر ازین بزم بیزبان رفته
دعا اثر نکند گر بآسمان رفته
دهان تنگ تو گاهی بچشم می آید
کمر کجاست که یکباره از میان رفته
دل شکفته نماندست در جهان ور هست
گلیست چیدنش از یاد باغبان رفته
چگونه سیل بزنجیر موج بند شود
مگوی پند که ما را ز کف عنان رفته
همه بقدر ادب بهره می برند زدوست
مزاج فهم ز مسند بر آستان رفته
بهار رفت و گلی در چمن نمی شکفد
صبا بسجده آنخاک آستان رفته
ز بسکه پیروی خلق گمرهی آورد
نمی رویم براهی که کاروان رفته
کلیم لاف زبان آوری مزن چندین
که شمع آخر ازین بزم بیزبان رفته
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.