هوش مصنوعی:
این متن به ستایش عشق و زیبایی معشوق میپردازد و تأثیر عمیق آن بر عاشق را توصیف میکند. شاعر از عیبجویی زاهدانه دوری میکند و عشق را به عنوان حکم قضا میپذیرد. همچنین، متن به فنا شدن اشیا در پرتو جمال معشوق و اسارت جان در راه عشق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و شناختی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات خاص عرفانی ممکن است برای گروههای سنی پایینتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۳۱۸
آوازه حسن تو گرفتست ممالک
در ملک ملاحت نبود غیر تو مالک
چون پرده پندار برانداخت جمالت
در پرتو حسن تو شد اشیا همه هالک
عیبم مکن ای زاهد اگر رندم و عاشق
چون حکم قضا بود چنین نحن کذلک
ما ترک سر و جان بره عشق تو گفتیم
ناصح چه شود در رهش ار هست مهالک
از دامن دل گرد دو عالم چو برافشاند
شد جان اسیری بره عشق تو سالک
در ملک ملاحت نبود غیر تو مالک
چون پرده پندار برانداخت جمالت
در پرتو حسن تو شد اشیا همه هالک
عیبم مکن ای زاهد اگر رندم و عاشق
چون حکم قضا بود چنین نحن کذلک
ما ترک سر و جان بره عشق تو گفتیم
ناصح چه شود در رهش ار هست مهالک
از دامن دل گرد دو عالم چو برافشاند
شد جان اسیری بره عشق تو سالک
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.