هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد فراق و عشق نافرجام میگوید. او از آرزوی مرگ در راه معشوق سخن میگوید و ترس از فراموشی را بیان میکند. در نهایت، امید به رهایی از غم و رسیدن به وصال دارد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مرگ و فراق ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
شمارهٔ ۵۱
خدنگ او که بجان مژده هلاک برد
نوید عیش بدلهای دردناک برد
به خاکپای تو مردن، رقیب را هوس است
روا مدار که این آرزو بخاک برد
دلم بکوی تو دامن کشان رود، ترسم
که سوی خانه گریبان چاک چاک برد
بنامه شرح جدایی کجا تواند داد
کسی که نام تو با خود به ترس و باک برد؟
به ششدرغمت این نیم جان که شاهی راست
امید هست که آید فراق و پاک برد
نوید عیش بدلهای دردناک برد
به خاکپای تو مردن، رقیب را هوس است
روا مدار که این آرزو بخاک برد
دلم بکوی تو دامن کشان رود، ترسم
که سوی خانه گریبان چاک چاک برد
بنامه شرح جدایی کجا تواند داد
کسی که نام تو با خود به ترس و باک برد؟
به ششدرغمت این نیم جان که شاهی راست
امید هست که آید فراق و پاک برد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.