۲۱۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۱

خدنگ او که بجان مژده هلاک برد
نوید عیش بدلهای دردناک برد

به خاکپای تو مردن، رقیب را هوس است
روا مدار که این آرزو بخاک برد

دلم بکوی تو دامن کشان رود، ترسم
که سوی خانه گریبان چاک چاک برد

بنامه شرح جدایی کجا تواند داد
کسی که نام تو با خود به ترس و باک برد؟

به ششدرغمت این نیم جان که شاهی راست
امید هست که آید فراق و پاک برد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.