۳۳۵ بار خوانده شده

بخش ۲۳ - گفتار سقراط

چو سقراط را داد نوبت سخن
رطب ریزشد خوشه نخل بن

جهانجوی را گفت پاینده باش
به دین و به دانش گراینده باش

همه آرزوها شکار تو باد
نهفت جهان آشکار تو باد

ز پرسیدهٔ شهریار جهان
که داند که هست این پژوهش نهان

ولیکن به اندازهٔ رای خویش
کند هر کسی عرض کالای خویش

نخستین ورق کافرینش نبود
جز ایزد خداوند بینش نبود

ز هیبت برانگیخت ابری بلند
همان برق و باران او سودمند

ز باران او گشت پیدا سپهر
پدید آمد از برق او ماه و مهر

ز ماهیتی کز بخار او فتاد
زمین گشت و بر جای خویش ایستاد

از این بیشتر رهنمون ره نبرد
گزافه سخن بر نشاید شمرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۲ - گفتار بلیناس
گوهر بعدی:بخش ۲۴ - گفتار فرفوریوس
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.