هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق غم و اندوه ناشی از جدایی و هجران است. شاعر از درد فراق و اشک‌های بی‌پایان خود می‌گوید و تأکید می‌کند که عقل و منطق نمی‌تواند او را از این غم رها کند. او همچنین به ناکامی‌های پیشین و جدایی‌های اجتناب‌ناپذیر در زندگی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی موجود در شعر، مانند غم جدایی و ناکامی، برای درک و ارتباط بهتر نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۵

باشد از من باز کمتر غم جدا
غم نشد زین خسته دل یکدم جدا

آب چشمم را نیارد کرد عقل
در هوای عارضش از دم جدا

بی رخ جان پرورش دارم دلی
همچو ریشی مانده از مرهم جدا

تا غریق بحر هجران گشته ام
چشمه ی چشمم نشد از نم جدا

بس که امواج پیا پی می زند
کس نیارد کردنش از یم جدا

گفتمش جانا نپنداری مگر
من به کام از درگهت گشتم جدا

گفت کای ابن یمین پیش از تو نیز
گشت ناکام از بهشت آدم جدا

روزگار احباب را چون روز و شب
در پی هم دارد و از هم جدا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.