هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، توصیفی از عشق و رنج‌های ناشی از آن است. شاعر از زیبایی معشوق و تأثیرات عمیق عشق بر خود می‌گوید و از جور رقیب و آتش عشق شکایت می‌کند. همچنین، از مفاهیمی مانند ماه، آفتاب، و سایه برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌های عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۶

بیاض غمزه روی و سواد طره شب
ز روی و موی نمود آن نگار شیرین لب

رخش سایه زلف اندرون بدان ماند
که آفتاب درخشان شود میانه شب

کنم تحمل جور رقیبش از پی آنک
ز مار مهره بدست آید و ز خار رطب

پیام دادم و گفتم که سوخت پیکر من
ز مهر روی تو چون از فروغ ماه قصب

جواب داد که من ماهم و تنت قصب است
قصب ز پرتو مه گر بسوخت نیست عجب

اگر چه آن صنم آذری خلیل منست
مرا عذاب چو نمرود میکند بلهب

بیا و بر لبم آبی زن ایمسیح نفس
که تاب مهر تو میسوزدم در آتش تب

ز سر برون نکنم جستجوت در همه عمر
اگر چه در تک و پویم شکست پای طلب

سفر ز کوی تو ابن یمین چگونه کند
که باشد از رخ و زلف تو ماه در عقرب
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.