هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه، از عشق و دلبستگی شاعر به معشوق سخن میگوید. شاعر از اضطراب دل، زیباییهای معشوق مانند زلف و لبهایش، و درد دوری و ناکامی در عشق میگوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی چون فقر، غم، و آرزوی وصال دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده، اشارات به درد و رنج عاطفی، و استفاده از استعارههای ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی ابیات نیاز به درک عمیقتری از ادبیات و فلسفه دارند.
شمارهٔ ۱۸
تا کرد زیر سایه نهان زلفت آفتاب
افتاد همچو ذره مرا دل در اضطراب
هر کس که چین زلف ترا گاه وصف گفت
مشک خطا نراند سخن بر ره صواب
زلف تو سنبلیست که لالاش عنبرست
جز خون سوخته نبود هیچ مشک ناب
از نازکی برون تنت دل بود پدید
ز انسان که سنگریزه پدیدست اندر آب
خواهم که همچو جان کشم اندر برت و لیک
بی زر ز سیمبر نتوان گشت کامیاب
چون چنگ سر فکنده به پیشم بغم مدام
کز جور دور کیسه تهی کرد چون رباب
دل میل جام لعل تو کردست چون کنم
زین نا خلف که باز فتادست در شراب
گفتم مگر بخواب ببینم خیال تو
لیکن مرا خیال محالست بیتو خواب
مهر تو باز در دل ابن یمین نشست
یعنی که جای گنج بکنجی بود خراب
افتاد همچو ذره مرا دل در اضطراب
هر کس که چین زلف ترا گاه وصف گفت
مشک خطا نراند سخن بر ره صواب
زلف تو سنبلیست که لالاش عنبرست
جز خون سوخته نبود هیچ مشک ناب
از نازکی برون تنت دل بود پدید
ز انسان که سنگریزه پدیدست اندر آب
خواهم که همچو جان کشم اندر برت و لیک
بی زر ز سیمبر نتوان گشت کامیاب
چون چنگ سر فکنده به پیشم بغم مدام
کز جور دور کیسه تهی کرد چون رباب
دل میل جام لعل تو کردست چون کنم
زین نا خلف که باز فتادست در شراب
گفتم مگر بخواب ببینم خیال تو
لیکن مرا خیال محالست بیتو خواب
مهر تو باز در دل ابن یمین نشست
یعنی که جای گنج بکنجی بود خراب
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.