هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از ابن یمین، شاعر فارسی‌زبان، سروده شده است. در آن، شاعر به توصیف زیبایی‌های معشوق و عشق عمیق خود به او می‌پردازد. او از زلف مشکین، لعل لب، خنده شکرین، و ابروی کمانی معشوق سخن می‌گوید و درد عشق و فراق را بیان می‌کند. شاعر همچنین از ملامت‌های دیگران به دلیل عشقش شکایت دارد و صبر در برابر این عشق را دشوار می‌داند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و فراق برای سنین پایین‌تر نامناسب است.

شمارهٔ ۷۷

مشکین سر زلف تو که در پای کشانست
در دل رگ سود است که پیوسته بجانست

لعل تو ندا کرد که یکبوسه بجانی
ز آندم دل سودائی من در پی آنست

گر ز آنکه دلم را بود این بیع مسلم
سودیست که سرمایه اقبال جهانست

طاق خم ابروت که پیوسته بماناد
محراب دل خسته صاحبنظرانست

یاقوت لبت تا بشکر خنده در آمد
خون دل لعلش ز حسد در خفقانست

بیمار شد از چشم سیهکار تو نرگس
زردی جهان بینش دلیل یرقانست

جان و دل من شد سپر تیغ ملامت
ز آنغمزه و ابروت که چون تیر و کمانست

گفتم که ببادام سیاهت ندهم دل
لیکن چکنم پسته تو چرب زبانست

در عشق تو بر دل رقم صبر کشیدن
چون خشت زدن بر زبر آب روانست

رفتی وز پس مینگرد ابن یمینت
چون کشته که چشمش ز پی جان نگرانست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.