هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و فراق معشوق سخن میگوید. شاعر از دوری یار و تأثیر آن بر روح و جسم خود مینالد. او زیباییهای معشوق مانند چشمها، موهای پرپیچوخم و لبهای شیرینش را توصیف میکند و آرزو میکند که معشوق نیز همچون ظاهر زیبایش، کردار نیکو داشته باشد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیدهی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد.
شمارهٔ ۱۰۷
تا ز پیشم نازنین دلدار شد
بی رخش نور و نوام از کار شد
پوستم بر استخوان مانند چنگ
چنگ گشتم ناله زیر و زار شد
تا هوای چشم و زلف پر خمش
در دماغ این دل افکار شد
خسته آنغمزه غماز گشت
بسته آن طره طرار شد
عکس دندانش چو بر چشمم فتاد
چشم من چون ابر گوهر بار شد
بسکه چشمش خلق را بیمار کرد
عاقبت او نیز هم بیمار شد
کی بود یارب که گویند آن صنم
همچو روی خود نکو کردار شد
از لبش ابن یمین گوید سخن
همچو طوطی زان شکر گفتار شد
بی رخش نور و نوام از کار شد
پوستم بر استخوان مانند چنگ
چنگ گشتم ناله زیر و زار شد
تا هوای چشم و زلف پر خمش
در دماغ این دل افکار شد
خسته آنغمزه غماز گشت
بسته آن طره طرار شد
عکس دندانش چو بر چشمم فتاد
چشم من چون ابر گوهر بار شد
بسکه چشمش خلق را بیمار کرد
عاقبت او نیز هم بیمار شد
کی بود یارب که گویند آن صنم
همچو روی خود نکو کردار شد
از لبش ابن یمین گوید سخن
همچو طوطی زان شکر گفتار شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.