هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به توصیف معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر زیبایی‌های معشوق را با عناصر طبیعی مانند گل، یاقوت و لعل مقایسه می‌کند و از عشق عمیق و جان‌سپرده خود سخن می‌گوید. او تأکید می‌کند که هیچکس مانند او نمی‌تواند غم عشق را تحمل کند و عشق معشوق او را مست و بی‌خرد کرده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۱۲

چو روی آن پری پیکر گلی بیخارکی باشد
چو قدش سر و سیم اندام خوش رفتار کی باشد

کجا یاقوت رمانی بمیگون لعل او ماند
و گر ماند بلعل او چنان دربار کی باشد

دهانش از لب کوثر بسی خوشتر که از کوثر
نخیزد در و گر خیزد همه شهوار کی باشد

غم عشقش بدلداری برد هرگز کسی چون من
مرا همچون غم عشقش کسی دلدار کی باشد

گرم جان در سر مهرش رود زو بر نگیرم دل
ز جان باشد شکیبائی ولی از یار کی باشد

مرا مستی عشق او ز سر بیرون نخواهد شد
چو عشقش در دهد ساغر کسی هشیار کی باشد

گروهی را شگفت آمد که جان در کار او کردم
ولی ز ابن یمین آخر شگفت اینکار کی باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.