۱۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۶

در خواب اگر خیال تو بر من گذر کند
دلرا ز ذوق مملکت جان خبر کند

باد سحر گهی ز توأم میدهد خبر
یا رب چه لطفهاست که باد سحر کند

بر طرف غنچه سبزه سیراب خط تو
مانند طوطی ایست که قصد شکر کند

اکسیر عشق تست که در بوته فراق
سیم روان ز اشکم و وز چهره زر کند

تا کی طبیب هجر تو بیمار عشق را
شربت ز خون چشم و غذا از جگر کند

کو آنکه بوی وصل تو بر خستگان هجر
همچون دم مسیح برحمت گذر کند

ز ابن یمین سزد که دم عاشقی زند
گر باشد آنکه در قدمت ترک سر کند

باشد کمان ابروی خوبان ببازوئی
کز سینه تیر حادثه ها را سپر کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.