۱۸۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۲

زمانه رونق کارم به کام می نکند
ره مراد مرا زیر گام می نکند

کرشمه ای نکند دلبرم به سحر حلال
که صبر بر دل عاشق حرام می نکند

نظام رشته ی دندان ز لعل بنماید
که کار خسته دلان بی نظام می نکند

بگرد عارض او خط قیرفام چراست
زمانه پرده ی صبح ارز شام می نکند

مهندس خرد من بنای خانه صبر
نهاد اول و آخر تمام می نکند

به نزد ابن یمینش خلیل نتوان گفت
که با هواش در آتش مقام می نکند

گشاده باد صراحی صفت ز جانش خون
که از صفاش دل خود چو جام می نکند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.