هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، توصیفی زیبا و پراحساس از معشوق و ویژگی‌های او مانند چشمان مست، قامت بلند مانند سرو، و زلف سیاه ارائه می‌دهد. شاعر از عشق و دل‌سوزی خود می‌گوید و از جور و بیتابی‌های عشقی شکایت دارد. همچنین، از عناصر طبیعت مانند گل، صبا، و شیر و شکر برای توصیف معشوق استفاده شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ادبی نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.

شمارهٔ ۱۵۴

ایچشم آهوانه تو مست شیرگیر
وی سرو نوجوان تو آشوب عقل پیر

گلرا صبا بحسن تو میکرد سرزنش
گل چاک زد ز دست تو آن گر ته حریر

با من مگوی جز صفت سرو قامتت
زیرا که نیست جز سخن راست دلپذیر

دارم زعارض و لب چون شیر و شکرت
تن در گداز همچو شکر در میان شیر

تا زلف قیرگون تو بگشاد دست جور
پای دل شکسته من بسته شد بقیر

در زیر بار عشق تو از پا در آمدم
آخر بر غم دشمنم ایدوست دست گیر

دائم ز عکس عارض مه پیکرت مرا
جانی مصور است در آئینه ضمیر

ایدوست بشنو آه دل سوزناک من
آری ز عود سوخته خوش میدمد عبیر

گر غمزه تو ز ابروی مشکین کمان کشد
ابن یمین چو صید در آید به پیش تیر
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.