هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از نرگس مست، سنبل زلف، و عشق سخن میگوید. شاعر از غم عشق، سوختن از مهر، و شوق لب یار مینالد. همچنین، به پنهان کردن روی از مردم و طفلی که خواب ندیده اشاره میکند. در پایان، دل شاعر مانند کبوتر میتپد و حلقهای از زلف یار او را گرفتار کرده است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۷۰
نرگس مست تو دارد هوس خواب هنوز
سنبل زلف ترا هست سر تاب هنوز
ساخت اکسیر غم عشق تو ز راز رخ من
هست چشم من از آنچشمه سیماب هنوز
سوخت از مهر رخت همچو قصب زار تنم
بر من از روی تو ناتافته مهتاب هنوز
گر چه هر خون که مرا بود بپالود ز چشم
دارم از شوق لبت رغبت عناب هنوز
روی پنهان مکن از مردم چشم من از آنک
هست طفلی که ندیدست اثر خواب هنوز
چون دل ابن یمین همچو کبوتر بطپید
حلقش از زلف تو در حلقه مضراب هنوز
سنبل زلف ترا هست سر تاب هنوز
ساخت اکسیر غم عشق تو ز راز رخ من
هست چشم من از آنچشمه سیماب هنوز
سوخت از مهر رخت همچو قصب زار تنم
بر من از روی تو ناتافته مهتاب هنوز
گر چه هر خون که مرا بود بپالود ز چشم
دارم از شوق لبت رغبت عناب هنوز
روی پنهان مکن از مردم چشم من از آنک
هست طفلی که ندیدست اثر خواب هنوز
چون دل ابن یمین همچو کبوتر بطپید
حلقش از زلف تو در حلقه مضراب هنوز
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.