هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. او از دیدن روی زیبای معشوق، شادمانی و شیرینی‌های عشق را تجربه می‌کند، اما در عین حال از درد فراق و ناملایمات عشق نیز رنج می‌برد. شاعر اعلام می‌کند که هرگز جز معشوق را برنمی‌گزیند و از او طلب رحم و بخشش دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیدهٔ ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۰۰

این منم باز که روی چو مهت می بینم
هر دم از پسته شور تو شکر می چینم

این که باز از تو رسیدم من دلخسته بکام
گر نه خوابیست ز هی بخت که من میبینم

در شکر خنده چو آن رسته دندان ترا
بینم از چشم گهربار فتد پر و نیم

هرچه خواهی تو بجای من دلخسته رواست
از تو نفرین به از آن کزد گری تحسینم

گر چه شد ز آتش عشقت دل من نرم چو موم
لیک هرگز بجز از نقش رخت نگزینم

بده ایخسرو خوبان ز لبت کام دلم
که چو فرهاد ستمکش ز غم شیرینم

رحم کن بر دلم ایجان و جهان ابن یمین
که چنین عاجز و درمانده و بس مسکینم

که اگر حکم کنی از سر جان برخیزم
ور نشانیم بر آتش بوفا بنشینم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.