هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، بیانگر عشق و اشتیاق شاعر به معشوق است. او زیبایی معشوق را با خورشید و سرو مقایسه میکند و از باد صبحگاهی که از سوی معشوق میوزد، به عنوان نفس مسیحایی یاد میکند. شاعر از نگاه و لبهای معشوق به عنوان شراب و شیرینی یاد میکند و عشق او را آتشی میداند که با آب زندگی شعلهور شده است. او از فراق و دوری معشوق رنج میبرد و آرزوی وصال دارد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۲۰۲
ای روی دلربای تو خورشید انورم
پیوسته باد سایه سرو تو بر سرم
بادی که صبحدم بمن آید ز کوی تو
همچون دم مسیح بدو روح پرورم
تا می بیاد چشم و لبت نوش میکنم
نقلی مرتبست ز بادام و شکرم
تر آتشیست لعل لبت ز آب زندگی
من غرق آب دیده از آن آتش ترم
فریاد از آن نگار که چون چشم پر خمار
بیمار وزار کرد بخط مزورم
عمریست تا خیال ترا جسته ام بخواب
تا یکنفس بیاد تو با او بسر برم
اکنون که دید از پس چندین شب فراق
روزیکه گشت دولت وصلت میسرم
ابن یمین حجاب شد اندر میان ما
آیا بود که بی ویت اندر بر آورم
پیوسته باد سایه سرو تو بر سرم
بادی که صبحدم بمن آید ز کوی تو
همچون دم مسیح بدو روح پرورم
تا می بیاد چشم و لبت نوش میکنم
نقلی مرتبست ز بادام و شکرم
تر آتشیست لعل لبت ز آب زندگی
من غرق آب دیده از آن آتش ترم
فریاد از آن نگار که چون چشم پر خمار
بیمار وزار کرد بخط مزورم
عمریست تا خیال ترا جسته ام بخواب
تا یکنفس بیاد تو با او بسر برم
اکنون که دید از پس چندین شب فراق
روزیکه گشت دولت وصلت میسرم
ابن یمین حجاب شد اندر میان ما
آیا بود که بی ویت اندر بر آورم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.