هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان هنرها و تلاش‌های خود در زمینه‌های مختلف مانند سخنوری، کسب فضیلت، و مبارزه پرداخته است. او از تلاش‌های شبانه‌روزی خود برای پالایش دل و کسب هنر می‌گوید و ادعا می‌کند که در میان همتایان خود سرآمد است. همچنین، او از رنج‌ها و سختی‌های کشیده شده در این مسیر سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۲۰۵

تا من زبان چو بلبل خوشگو گشوده ام
گلزار فضل را بصد الحان ستوده ام

در کسب هر هنر که ز مردی و مردمیست
کوشیده ام چو منقلب آن شنوده ام

هر نیمشب بآه دل سوزناک خویش
زنگ هوا ز آینه دل زدوده ام

از بهر رنگ و بوی چو زلف سمنبران
آشفته روزگار و پریشان نبوده ام

وقت جدال در خم چوکان آسمان
گوی هنر ز جمله اقران ربوده ام

در باغ فضل ز آتش طبع چو آب خویش
همچون خلیل سنبل و ریحان نموده ام

داند خرد که پایه تخت سخنوری
بر اوج تاج تارک کیوان بسوده ام

داماد نو عروس سخن بوده ام و لیک
رخسار او بناخن حرمان شخوده ام

ابن یمین مکار بجز تخم نیک از آنک
من آنچه کشته ام بر از آنسان دروده ام
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.