هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق به می و مستی سخن می‌گوید و خود را رند و آزاده می‌خواند. او از قید و بندهای دنیوی رها شده و به دنبال رسیدن به مراد دل خود است. با وجود تلاش‌هایش برای توبه، نهایتاً به می‌نوشی و مستی اعتراف می‌کند و از دوست می‌خواهد که دستش را بگیرد.
رده سنی: 18+ متن دارای مضامین عرفانی و رندانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین اشاره به می‌نوشی و مستی ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۲۲

من عاشق و رند و می پرستم
سر مست صبوحی الستم

ای غره بهوشیاری خویش
بگذار نصیحتم که مستم

از بند جهان بگشتم آزاد
از منت این و آن برستم

دل از سر نام و ننگ برخاست
تا من بمراد دل نشستم

بس حیله و بس بهانه جستم
تا از در ننگ توبه جستم

چون ابن یمین بسا که گویم
زینگونه که رند و می پرستم

از پای در آمدم ز مستی
ایدوست بیا بگیر دستم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.