هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه به توصیف زیباییهای معشوق و احساسات شاعر نسبت به او میپردازد. در آن از عناصری مانند زلف آشوبگر، لب لعل، و سرو قامت برای توصیف معشوق استفاده شده است. شاعر از عشق و اشتیاق خود سخن میگوید و از درد دوری و ناپایداری رابطه شکایت دارد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی کلاسیک، فهم آن را برای سنین پایینتر دشوار میسازد.
شمارهٔ ۲۲۵
ای قاعده زلفت آشوب جهان بودن
وی رسم لب لعلت آسایش جان بودن
در باغ چو بخرامی جانم بهوس خواهد
در پای سهی سروت چون آب روان بودن
از بهر شکار لد گشتست ترا آئین
از غمزه و از ابرو با تیرو کمان بودن
چو کان چو بود زلفت کار دل من باشد
در عرصه میدانت چون گوی روان بودن
ایجان و جهان من جز لطف تو نفزاید
در غایت پیدائی از خلق نهان بودن
خون دل مشتاقان خوردست لب لعلت
سرخست لبت اینک منکر نتوان بودن
با ما نه چنین بودی زین پیش مکن جانا
کز تو نبود لایق با ما نه چنان بودن
وی رسم لب لعلت آسایش جان بودن
در باغ چو بخرامی جانم بهوس خواهد
در پای سهی سروت چون آب روان بودن
از بهر شکار لد گشتست ترا آئین
از غمزه و از ابرو با تیرو کمان بودن
چو کان چو بود زلفت کار دل من باشد
در عرصه میدانت چون گوی روان بودن
ایجان و جهان من جز لطف تو نفزاید
در غایت پیدائی از خلق نهان بودن
خون دل مشتاقان خوردست لب لعلت
سرخست لبت اینک منکر نتوان بودن
با ما نه چنین بودی زین پیش مکن جانا
کز تو نبود لایق با ما نه چنان بودن
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.