هوش مصنوعی: این شعر از ابن یمین، شاعر فارسی‌زبان، بیانگر درد و رنج عاشقانه و ظلمی است که بر دل شاعر وارد شده است. در این شعر، از استعاره‌های مختلفی مانند ناخن، قمر، و شیر برای توصیف احساسات عمیق و دردناک شاعر استفاده شده است. شاعر از بی‌وفایی و ظلم معشوق شکایت دارد و احساس می‌کند که قلبش زخمی شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۳۸

چنان بخون دلم در زد آن پسر ناخن
که هست سرخی آنش هنوز بر ناخن

مرا گشاد و کشید آنصنم بصد دستان
هزار ناخنه در چشم و در جگر ناخن

قمر کبود رخ از بهر آن بود که زد است
بدست حسن بتم در رح قمر ناخن

مرا خبر نه و افزون شدست رنج دلم
چنانکه میشود افزوده بیخبر ناخن

رباب وار سر از پاش بر نخواهم داشت
بدین گناه گرم نی کنند در ناخن

فرو برم بحیل ناخن وفا بدلش
اگر چه می نکند کار بر حجر ناخن

منم که خشگ نیارم ازین سپس که کند
بخون ابن یمین دوست دست تر ناخن

برم قضیه بشاهی که هیبتش بربود
بترکتازی چندان ز شیر نر ناخن

شکوه افسر تخت شهی طغایتمور
که ظلم رازند از عدل در بصر ناخن
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.