هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر زیبا مانند بنفشه، گل، سمن، و لاله، احساسات خود را بیان می‌کند و از درد عشق و وابستگی به معشوق می‌نالد. شاعر همچنین از ویژگی‌های فیزیکی معشوق مانند چشم‌های مست و زلف‌های پرخم او یاد می‌کند و نشان می‌دهد که هیچ شادی‌ای بدون او برایش ارزش ندارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۵۳

بکمند تابدارت که مهست در خم او
به بنفشه عذارت که گلست همدم او

بدو چشم اهوانش که دو مست شیر گیرند
که توان گرفت و نتوان کم جان خود کم او

من و درد عشق جانان ز کسی دوا نجویم
بهزار شادمانی ندهم دمی غم او

عرق سمن نسیمش که فراز لاله بینی
ز گل چمن نگوئی و ز زلف شبنم او

بدو جزع آبدارم گهر آورند بیرون
لب چون نگین لعلش دهن چو خاتم او

دل ریش بنده ایرا بنوازشی دوا کن
که بلب رسید جانم بامید مرهم او

پسر یمین چگوید که ره جنون نپوید
چو فتاد در سلاسل ز دو زلف پر خم او
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.