۱۸۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵۴

چون ذره هوا میکند ای ماه ز هر سو
دلها بتو خورشید رخ غالیه گیسو

بی روی تو گل خار بود اهل خرد را
هر چند که در حسن کند جلوه بصد رو

دانی بچه رو ماه نو انگشت نمایست
ز آنروی که شد جفت چنان طاق دو ابرو

با چین سر زلف تو در بوی فروشی
دم جز بخطا می نزند نافه آهو

هر چند که لؤلؤش یکی حلقه بگوشست
چون سود بر آن باد بنا گوش تو پهلو

یکبار دگر آب شدی ز آتش آهم
لاله صفتی گر نبدی همدم لؤلؤ

هر صبح زنم کوی ترا آب ز دیده
تا زحمت گردت ندهد خاک سر کو

دریاب که بی هیچ سبب هندوی زلفت
از شوخی و غمازی آنغمزه جادو

زنجیر کشان برد دل ابن یمین را
وز طاق دو ابروش در آویخت بیکمو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.