هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف عشق و دل‌باختگی می‌پردازد. شاعر از معشوق به عنوان موجودی آسمانی و روح‌افزا یاد می‌کند و درد فراق و عشق نافرجام را بیان می‌نماید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم صبر، تحمل رنج عشق و عدم توبه از گناهان عشق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۶۱

ایفروغ رخت آتش زده بر خرمن ماه
خوشه چین لب جانپرور تو روح الله

تو سهی سروی اگر سرو سهی بست کمر
تو دو هفته مهی ار ماه بر افراخت کلاه

ترسم آئینه رخسار ترا زنگ رسد
ورنه هر دم بفلک بر کشم از جور تو آه

زاهدان عشق توام گر ز گنه میشمرند
من نه آنم که کنم توبه از اینگونه گناه

هندوی زلف تو چون دست تطاول بگشاد
جز تحمل نتوان کرد بلائیست سیاه

گیرم از آتش دل پیش کسی دم نزنم
چه کنم اشک روانرا بلغ السیل زباه

گفته ئی پیش رقیبان منگر در رخ من
که از اینکار شود حال تو ناگاه تباه

چون کنم ابن یمین کشته حسن رخ تست
دیده کشته سوی جان کند ایدوست نگاه
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.