هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی به ستایش معشوق و توصیف زیباییهای او میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، عشق و ارادت خود را به معشوق بیان میکند و از درد فراق و عشق ناگفته سخن میگوید. همچنین، در ابیاتی به مفاهیم عرفانی مانند بندگی و رضای الهی اشاره شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از استعارهها و اصطلاحات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۲۷۸
ای روی تو آئینه الطاف الهی
وی دبدبه حسن تو از ماه بماهی
نقاش ازل نقش رخ و زلف تو میبست
از روز و شب آمیخت سپیدی و سیاهی
در مصر دل هر که عزیزی چو تو بنشست
آخر بچه یاد آورد از یوسف چاهی
آنکو به نکو بندگیت نام بر آورد
ننگ آیدش از مرتبه منصب شاهی
گر غایت حسنت نتوان دید عجب نیست
اشیا نشود دیده بدین دیده کماهی
چون تار قصب سوخت تن زار و نزارم
از پرتو رخسار تو ز آنروی که ماهی
از آتش غم بر جگرم آب نماندست
خود دود دلم میدهد ایدوست گواهی
با این همه گر سر برود در سر سودات
سهلست زیانی که بود مالی و جانی
سر نیز گر از دست رود باک نباشد
آنست مراد ابن یمین را که تو خواهی
وی دبدبه حسن تو از ماه بماهی
نقاش ازل نقش رخ و زلف تو میبست
از روز و شب آمیخت سپیدی و سیاهی
در مصر دل هر که عزیزی چو تو بنشست
آخر بچه یاد آورد از یوسف چاهی
آنکو به نکو بندگیت نام بر آورد
ننگ آیدش از مرتبه منصب شاهی
گر غایت حسنت نتوان دید عجب نیست
اشیا نشود دیده بدین دیده کماهی
چون تار قصب سوخت تن زار و نزارم
از پرتو رخسار تو ز آنروی که ماهی
از آتش غم بر جگرم آب نماندست
خود دود دلم میدهد ایدوست گواهی
با این همه گر سر برود در سر سودات
سهلست زیانی که بود مالی و جانی
سر نیز گر از دست رود باک نباشد
آنست مراد ابن یمین را که تو خواهی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.