هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از معشوق خود می‌خواهد که یا مهرش را از دل او بیرون ببرد یا با مهر و محبت بازگردد. او از عشق و وفا سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که معشوقش به او توجه کند و دلش را از غم پاک سازد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۳۰۲

جانا رخ چون بهار بنمای
عالم به جمال خود بیارای

از روی چو ماه تو صبوری
ممکن نبود مرا مفرمای

یا مهر خود از دلم برون بر
یا از در من به مهر باز آی

یا جان بستان و وارهانم
یا بر دل زار من ببخشای

با من به وفا ببند عهدی
وین بسته در امید بگشای

چون دست نمی رسد که یابم
کام دل از آن لب شکر خای

آخر چه شود که سر در آری
تا از دل و جان ببوسمت پای

پس کابن یمین ز عشق رویت
گفتست به غمز و رمز هر جای

این دل بر اوست نیک بنگر
آیینه ی جان ز زنگ بزدای
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.