هوش مصنوعی:
شاعر از ناامیدی و فریب خوردن توسط وعدههای دنیا و زمانه میگوید. او بیان میکند که از هزار وعده، حتی یکی محقق نشده و تنها رنج دل به جا مانده است. از اصحاب قدرت و مقام نیز خسته شده و حال خود را در قالب شعر به اهل معرفت عرضه میدارد. در پایان اشاره میکند که سخن او از وزنهای شعری است، نه از سیاست و مملکتداری.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی موجود در متن، درک آن را برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار میسازد. همچنین، موضوعاتی مانند ناامیدی و انتقاد از نظام اجتماعی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ٢۵
مرا فلک به مواعید می فریفت ولیک
از آن هزار یکی با رهی نکرد وفا
زمانه چند گهی در هوای بوک و مگر
غرور داده به امید ثم خیر مرا
چو زان غرور به جز رنج دل نشد حاصل
ملول گشت ز اصحاب منصب والا
به حسب حال خود اینک به صورت تضمین
بر اهل معرفت این بیت می کنم املا
مرا سخن ز مفاعیل و فاعلات بود
من از کجا سخن سر مملکت ز کجا
از آن هزار یکی با رهی نکرد وفا
زمانه چند گهی در هوای بوک و مگر
غرور داده به امید ثم خیر مرا
چو زان غرور به جز رنج دل نشد حاصل
ملول گشت ز اصحاب منصب والا
به حسب حال خود اینک به صورت تضمین
بر اهل معرفت این بیت می کنم املا
مرا سخن ز مفاعیل و فاعلات بود
من از کجا سخن سر مملکت ز کجا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ٢۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ٢۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.