هوش مصنوعی: شاعر از دردها و رنج‌هایی که از دیگران متحمل شده، سخن می‌گوید. او اشاره می‌کند که مانند قارون (نماد ثروت و غرور) به خاک فرو رفته‌اند و از آن‌ها تنها گنجی از رنج باقی مانده است. همچنین تأکید می‌کند که هیچ‌یک از این افراد بدون ستم نبوده‌اند و در این دنیای فانی، هیچ دستاوردی ارزشمند نیست.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین استفاده از استعاره‌هایی مانند قارون و اشاره به مفاهیمی مانند ستم و دنیای فانی، برای کودکان قابل درک نیست.

شمارهٔ ١٩٣

غرمائی که داشتم زین پیش
که از ایشان بمن رسیدی رنج

همچو قارون فرو شدند بخاک
جمله و باز ماند ز ایشان گنج

هر یکی را بغیر مظلمه نیست
هیچ حاصل درین سرای سپنج
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ١٩٢
گوهر بعدی:شمارهٔ ١٩۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.