۱۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ٢٢٣

از طبیبی شنیده ام روزی
کاوستاد بزرگ بود آن مرد

گفت آنرا که در شکم ناگاه
از غذای غلیظ پیچد درد

کر طبیبش معالجی نیکست
چشم او را علاح باید کرد

زانکه چشم وی آن غذای غلیظ
گر همی دید پس چرا میخورد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٢٢٢
گوهر بعدی:شمارهٔ ٢٢۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.